جدول جو
جدول جو

معنی تمایل داشتن - جستجوی لغت در جدول جو

تمایل داشتن
خواهان بودن گراییدن میل داشتن رغبت داشتن
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تمایل داشتن
خواهان بودن، میل داشتن، گرایش داشتن، رغبت داشتن، رغبت نشان دادن، متمایل بودن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تمایل داشتن
أن يكونّ لديك الرّغبة
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
تمایل داشتن
Incline
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تمایل داشتن
incliner
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تمایل داشتن
наклонять
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به روسی
تمایل داشتن
neigen
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تمایل داشتن
нахиляти
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تمایل داشتن
pochylać się
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به لهستانی
تمایل داشتن
倾斜
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به چینی
تمایل داشتن
inclinar
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تمایل داشتن
inclinare
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تمایل داشتن
inclinar
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تمایل داشتن
جھکنا
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به اردو
تمایل داشتن
ঝুঁকানো
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به بنگالی
تمایل داشتن
kutia mwelekeo
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تمایل داشتن
eğilmek
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تمایل داشتن
傾ける
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تمایل داشتن
להטות
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به عبری
تمایل داشتن
झुकना
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به هندی
تمایل داشتن
condong
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تمایل داشتن
เอียง
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به تایلندی
تمایل داشتن
kantelen
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به هلندی
تمایل داشتن
기울다
تصویری از تمایل داشتن
تصویر تمایل داشتن
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ تَ)
عقل و ادراک داشتن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اَ نَ)
موافقت نداشتن. (ناظم الاطباء). رجوع به تباین و دیگر ترکیب های آن شود
لغت نامه دهخدا
(بَ نَ تَ)
افزونی داشتن. برتری داشتن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اَ دَ دی دَ / دِ شِ کَ تَ)
دیدن چیزهایی که لایق نگریستن بود. (ناظم الاطباء). درخور تماشا بودن. تماشایی بودن:
وجد صوفی شب معراج تماشا دارد
جلوۀ تیر در آماج تماشا دارد.
اشرف (از آنندراج).
نوبهاراست و جهان سیر چمنها دارد
وضع دیوانۀ ما نیز تماشا دارد.
میرزا بیدل (ایضاً).
، مشغول تماشا بودن:
نترسی که داری تماشا بباغ
که چون لاله از دل بسوزند داغ.
فردوسی.
رجوع به تماشا و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(سَ وَ دَ)
غفلت داشتن. خود را بی خبر داشتن از چیزی. تغافل کردن:
کدام مطلب عالیست در نظر دل را
که بر مراد دو عالم تغافلی دارد.
صائب (از آنندراج).
و رجوع به تغافل و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
سرمایه داشتن مال و منال داشتن: کتایو بی اندازه پیرایه داشت ز یاقوت و هر گوهری مایه داشت. (شا. بخ. 1460: 6)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمول داشتن
تصویر تمول داشتن
توانگر بودن مال داشتن ثروتمند بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعال داشتن
تصویر تعال داشتن
با همدیگر برابر بودنبایکدیگر همتابودن
فرهنگ لغت هوشیار
متعادل بودن، برابر بودن، یکسان بودن، هم سنگ بودن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تفاوت داشتن، متفاوت بودن، اختلاف داشتن، ضدیت داشتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
فرق داشتن، متفاوت بودن، توفیر کردن، تفاوت داشتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد